پای شاپ(payshop)

پای شاپ تنها یک فروشگاه نیست(کلوپ ایرانیان)

پای شاپ(payshop)

پای شاپ تنها یک فروشگاه نیست(کلوپ ایرانیان)

استانهای کوتاه و خواندنی

دختر 

 

در اولین صبح عروسی ، زن و شوهر توافق کردند که در را بر روی هیچکس باز نکنند

ابتدا پدر و مادر پسر آمدند . زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند . اما چون از قبل توافق کرده بودند ، هیچکدام در را باز نکرد .

ساعتی بعد پدر و مادر دختر آمدند . زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند . اشک در چشمان زن جمع شده بود و در این حال گفت : نمی تونم ببینم که پدر و مادرم پشت در باشند و در را روشون باز نکنم .

شوهر چیزی نگفت ، و در را برویشان گشود . اما این موضوع را پیش خودش نگه داشت.

سالها گذشت خداوند به آنها چهار پسر داد . پنجمین فرزندشان دختر بود .

برای تولد این فرزند ، پدر بسیار شادی کرد و چند گوسفند را سر برید و میهمانی مفصلی داد .

مردم متعجبانه از او پرسیدند : علت اینهمه شادی و میهمانی دادن چیست ؟

مرد بسادگی جواب داد : چون این همون کسیه که در را برویم باز میکنه !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد